واکسن 18 ماهگیت
عزیز دلم نازنینم چه قدر امروز گریه کردی من فدات شم که طاقت یه قطره اشکتو ندارم
واکسن 18 ماهگیت چون رفته بودیم سفر چند روز به تاخیر افتاد امروز واکسن زدی و کلی گریه کردی به من التماس میکردی که روی تخت واکسیناسیون نذارمو بغلت کنم ومنم بغض کردم و گریه نکردم که تو اشکامو نبینی
گل دخترم خیلی شیطون شدی از درمونگاه اومدیم خونه مامان جون اینا کلی شیطونی کردیو تازه خوابیدی امیدوارم این واکسنم به خیر بگذره
عکسهارو تو ادامه مطلب ببینید
خیلی دوست دارم مامانی من
کلی حرف و عکس واسه نوشتن تو وبت دارم ولی اینقدر شیطون شدی که من فرصت نمیکنم به وبت حتی سر بزنم
ولی قول میدم تو اولین فرصت همه خاطراتتو ثبت کنم
اینم از عکس جای واکسنت مامان فدات شه که اینقدر درد کشیدی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی